امیرعلی خیلی خیلی شیطون
امروز که از خواب بیدار شدم مامانم بهم گفت امیرعلی شما باید امروز پسر خوبی باشی ، آخه امروز می خوایم بریم خونه بابا بزرگ ،منم با همون صورت خوشگل خودم که همیشه شیطنت می باره گفتم ادددودددد آخرشم گفتم چیه ه ه ه ه ه ه ه ه ه، مامانم خندید ، یکمی جاتون خالی عمو پورنگ نازینمو نگاه کردم بعدشم مامانی منو برد تو حموم حسابی تا تونستم آب بازی کردم همش دوشو رو خودم می گرفتم ، طفلکی مامانی بهم سر می زد که من چیکار میکنم آخر سر هم لخت اومدم تو حال پذیرایی خیلی باحال بودش بعدشم نهار خوردم وحسابی لالا کردم بعدازظهرم اومدم پیش خاله جون اکرمم وحسابی بازی کردیم که نگو ونپرس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی