امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

امیرعلی عشق قشنگ مامان وبابا

گردش توی پارک اندیشه... کنار موجهای آبی

1393/3/14 21:09
نویسنده : مامان امیرعلی
669 بازدید
اشتراک گذاری

امروز تصمیم گرفتیم با خاله اکرم بریم پارک موجهای آبی ، بعدش یه بازاره ... چهارشنبه بازار..... ولی موفق نشدیم که بازار رو بریم... دیر رسیدیمممممممم... خب اشکالی نداره کلی عکاسی کردیم وخوش گذشت بهمون... بعدشم من خوابم برد... اومدیم خونه ومن لالا کردمممم ... روز خوبی بودااااااااااااااااااااااااااا... تازشم با خاله مینا کلی تلفنی حرف زدممممممم...

من وخاله اکرم.... به قول خودم ... اکممممممم

من ومامانی توی اتوبوس... اتوبوسش بی کلاس بود یکمی...... یه کار سوتی کرد مامانم ... اومد پنجره اتوبوس رو ببنده... اتوبوس سرعتشو زیاد کرد همچین که پنجرهه بسته شده همه برگشتن یه نگاهی به مامانم کردن.... حالا این وسط خاله اکرم گیر داده که عکس بندازیم... راننده اتوبوس چشم غره می رفت به مامانی من.... بعد میگن ما کوچولو ها سوتی می دیمممممممممممممممم....

اینم سرزمین موجهای آبی ...

 

پسندها (1)

نظرات (5)

♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
15 خرداد 93 3:29
سلام عزیزمممممممممممممممم وای چقدر بامزه شدی ناناس شدی وای امروز کلی باهات صحبت کردم ووقتی مامانی گفت که چی گفتی یعنی فکم افتاد چه زود لهجه گرفتی خوشگلم عزیزم خیلی بانمک شدی دوست جونم دلم برات بیشتر تنگشد عکستو دیدم مراقب خودت باش
مامان امیرعلی
پاسخ
وای خدا نکنه لهجه مشهدی بگیرم .... مامانی وبابایی دوست دارن لهجه شمالی بگیرممممم منم دلم واستون تنگ شده مینا جون.... البته بگم بابایی ومامانی سعی میکنن که تو خونه بیشتر گرگانی حرف بزننن.... اون روز که با مامانی رفته بودیم آرایشگاه به مامانی گفتنن که شما شمالی هستین.... ههههههههههههههههه مامانی یه کوچولو گرگانی حرف میزنه
زهرا مامان ایلیا جون
15 خرداد 93 21:33
گلم رمز و خصوصی برات گذاشتم برای رمز دار کردن هم خب مثل بقیه بخاطر داشتن مزاحم بود دیگه
مامان امیرعلی
پاسخ
ممنون عزیزم....ای بابا این مزاحما هم بیکارن هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
مامان دوقلوها
18 خرداد 93 15:32
مامان جون
20 خرداد 93 2:11
خوشبحال شمارفتین گردش