امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

امیرعلی عشق قشنگ مامان وبابا

سفر یک روزه نیشابور

1392/7/24 14:21
نویسنده : مامان امیرعلی
248 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز من تو اتاق خواب بودم نگین ، مامانی وبابایی داشتن آماده میشدن ، یهویی چشمامو باز کردم دیدم مامانی حاضر شده و بابایی هم داره لباس می پوشه ، من سریع بیدار شدم که یعنی منو جا نذارین هااااااااااااااااااااااا..... مامانی منو بغل کردش ، دوتا ماچ گنده ازم کرد منو آماده کرد رفتیم پایین تو ماشین ، منم خوشحال که  عقب نموندم دیگه!!! خلاصه از مشهد اومدیم بیرون و رفتیم طرف نیشابور.

 

رسیدیم نیشابور ، مامانی یه کار مهم داشت که نشد انجام بده ، بعدش رفتیم خرید از میدان باغات ، بعدشم رفتیم خونه آقاجون ظرفی ، خیلی خوش گذشت (جای همتونم خالی) با آقاجون کلی تو تو نگاه کردیم بعدش نهار خوردیم وحسابی بازی کردم . آقاجون رو خیلی  دوست دارم آخه کلی باهام بازی کرد و تو تو دیدیم.

بعدشم  اومدیم مشهد ، یه چیز دیگه ه ه ه ه ه ه ، من کلی با آقاجونم تلفنی حرف زدم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)