دید وبازدیدهای عید غدیر
بالاخره رسیدیم نیشابور ویه راست رفتیم خونه مامان بزرگ ، عید دیدنی کردیم تازشم عمه مریم اونجا بودش ، الناز جون وامیررضا هم بودش ، حسابی بازی کردم با الناز جون . مامانی هم با عمه مریم وخانم صدیقی حرف میزد ومنم حسابی خوش میگذروندم . از اونجا رفتیم خونه آقاجون ظرفی ، بنده خدا چون تنها هستش خواب بود.
ما هم سریع رفتیم شام خوردیم بعدشم لالاااااااااااااااااااااااا
از خواب بیدارشدم صبحانه خوردم بعدشم رفتیم خونه مامان بزرگم . با بابابزرگم بازی کردم وکلی شیطونی کردم .... یه هاپو اونجا بود هی میرفتم از دور نگاش میکردمممم
عصری هم خاله سمیرا اومدش اونجا خیلی خوشحال شدیم
بهترین اتفاق اون روز این بود که رفتیم خونه ثمین جون ، خیلی خوش گذشت وکلی عیدی گرفتیم هورااااااااااااااااااااا، عیدی من مخصوص بودااااااااااااااا
دستتون درد نکنه خاله مینای عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی