امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

امیرعلی عشق قشنگ مامان وبابا

واکسن 18 ماهگی

1392/7/14 19:52
نویسنده : مامان امیرعلی
235 بازدید
اشتراک گذاری

 

صبح شنبه مامانی منو بیدار کرد ،گفت عزیزم امروز باید بریم واکسن بزنیم ، وای جاتون خالی خیلی درد داشت ، البته من خیلی صبورم فقط یه کوچولو گریه کردم ....بعد دیگه ساکت بودم ، ولی هی مامانی وخاله اکرم قربون صدقه م میرفتن ، خلاصه اومدیم خونه  .....من ظهر خوابیدم وقتی بیدار شدم حسابی درد داشتم آخه پامو می کشیدم  خاله بهم می خندید که امیرعلی اصلا بهت نمیاد ساکت و آروم باشی .... تازشم رفتم روی مبل دراز کشیدم  آخه حال نداشتم شیطونی کنم....بعدشم تب کردم  تا صبح هی مامانم پاشویه میکرد منو ... امروزم که همش بهانه میگرفتم ....

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
14 مهر 92 22:54
الهی فدات بشم من قشنگم
عزیزم انشاله زود زودخوب میشی
خاله فدا ت بشه عزیزم یکم تحمل کن خوب خوب میشی
مامانی میدونم چی میکشی
انشاله امیر علی جون تبش میاد پایین


ممنون خاله مینای عزیزم،
دیگه خوب شدم ودوباره شیطونی هام شروع شد
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
15 مهر 92 23:22
عشق خاله روزت مبارک
ممنون خاله جونم