روزانه های بهمن ماهیی من
این روزا من ومامانی یه سرماخوردگی گرفته بودیم که خیلی سمج بود ... خیلی دارو خوردیم تا خوب بشیم ... من که هنوز خوب خوب نشدمم...دیروز با مامانی رفتیم نانوایی سرکوچه مون ... من رفتم واسه مامانی خودم نون خریدمممممم
یه عالمه شیطون شدم وحسابی مامانی رو... نمیشه گفت اذیت ؛ آخه بعضی وقتا با هم یه کارایی میکنیم که نگووووووووووووووووووووووو....ینی من ومامانی باهم توانی میکنیمممممم
ای خدا چه حالی میکنیم...
چون یه مدت نبودیم مامانی حضور ذهن نداره فعلا... وگرنه خیلی اتفاقایی افتاده توی این مدت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی